به گزارش مشرق، دیپلماتی که این روزها میانسالی را پشت سر میگذارد، در ابتدای انقلاب جزو دانشجویانی بود که پا به سفارت ایران گذاشت و همراه با سایر دانشجوبان به ترجمه اسناد و گفتگو با گروگانها پرداخت.
«حسین شیخالاسلام» نماینده تهران در مجلس هفتم و سفیر سابق ایران در سوریه بود. او پیش از این هم مشاور علی لاریجانی رئیس مجلس و مدیرکل امور بینالملل مجلس شورای اسلامی بود که در مرداد ماه سال 95، حسین امیرعبداللهیان جایگزین او شد.
بیشتر بخوانید:
بازخوانی روایت «ضرغامی» از تسخیر لانه جاسوسی
وی همچنین مشاور محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه است و اخیراً جایگزین منوچهر متکی در معاونت بینالملل مجمع تقریب مذاهب شد.
خلاصه این مصاحبه:
+ حسین شیخالاسلام در این گفتگو درباره انگیزههای دانشجویان از این کار میگوید دانشجویان اولا به دنبال این بودند از کودتایی شبیه 28 مرداد جلوگیری کنند و این اقدامشان منجر به این میشد که شاه را تحویل ایران دهند یا محاکمه بینالمللی با حضور ناظران بین المللی کنند. روز این کار هم مناسب بود.
+ این دیپلمات با سابقه خاطرنشان کرد "همه دانشجوبان تسخیر لانه بلااستثنا اعتراف میکنند که اگر امام پشت این قضیه نبود، این تسخیر، تسخیر نمیشد. مثل تسخیرهایی که دیگر چپها انجام داده بودند. امام ابتدا دستور دادند تحقیق کنید که اینها که هستند و وقتی برایشان مسجل شد که این دانشجویان بدون وابستگی به احزاب و گروههای خاصی این کار را انجام دادند پشتیبانی کردند."
+ وی به همکاری صلیب سرخ با آمریکا در ماجرای حمله طبس اشاره کرده و میگوید " صلیب سرخ یک سازمان مردم نهاد انسان دوست بشری در اختیار اهداف آمریکاییها بود. همه آنهایی که برای سرکشی به گروگانها به اسم صلیب سرخ آمده بودند، جاسوس CIA بودند و دقیق مشخص کردند کدام گروگان در کدام اتاق است و به بعضیهایشان هم انتقال دادند که فردا برای آزادی شما میآیند."
+ دانشجوی پیرو خط امام افزود ما به قصد بیرون کردن آمریکاییها این کار را نکردیم. تسخیر لانه جاسوسی نتیجه طبیعی انقلاب بود. این نیست که لانه جاسوسی را گرفتیم که آمریکا را بیرون کنیم. ما لانه جاسوسی را گرفتیم، بعد متوجه شدیم آمریکایی ها علیه ما توطئه میکنند لذا تصمیم گرفتیم عزت و استقلال خودمان را حفظ کنیم.
متن زیر مشروح گفتگو با حسین شیخالاسلام است که از منظرتان میگذرد:
قبل از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در 13 آبان، چند بار گروهکهای چپ به سفارت حمله کردند که بیرون برده شدند. زمینه هایی که باعث شد دانشجویان پیروی خط امام به این نتیجه برسند که این کار را بکنند چه بود؟
شیخالاسلام: من در تصمیمگیری این حرکت تاثیر نداشتم و در مورد تسخیر هم عصر وارد ساختمان سفارت شدم. به خاطر آشنایی شان با من و تواناییم در زبان از من دعوت کردند ولی دانشجویان کلا یک قشری هستند که سیاسی هستند و تاریخ را میدانند، تیز و زیرک هستند. حواسشان جمع انقلاب است به خصوص در اوایل انقلاب با همه توطئههایی که انجام شد وقتی که شاه را بردند آمریکا و در دنیا در به در بود، دانشجویان برایشان تداعی شد که نکند اینها دو مرتبه میخواهند جنایت 28 مرداد 32 را تکرار بکنند.
به اضافه اینکه انگیزه پیدا کردند که شاه را تحویل بگیرند. با هم نشست صحبت کردند و گفتند سفارت را میگیریم و به این ترتیب دو تیر میزدند: اولا از کودتا جلوگیری کردند و شاید هم این اقدامشان منجر به این میشد که شاه را تحویل ایران دهند یا محاکمه بینالمللی با حضور ناظران بین المللی کنند. روز این کار هم مناسب بود. سال قبلش شاه در دانشگاه تهران جنایت کرده بود. این روز، روز تبعید حضرت امام هم بود لذا جمع شدند و رفتند طرف سفارت و با هم قرار گذاشته بودند که اگر امام این حرکت را تایید کردند میایستیم و اگر تایید نکردند رها میکنیم. در واقع این امام بود که تسخیر لانه جاسوسی را رسمی کرد و شد روز ملی مبارزه با استکبار.
شما در صحبتهایتان گفتید دانشجویان خیلی مسائل را میدانند و به تاریخ مسلط هستند. آیا سیاستمدارانی که در همان برهه نسبت به مسئله آمریکا مماشات کردند، این مسائل را نمیفهمیدند؟
شیخالاسلام: خودتان میگویید مماشات کردند.
مثلا اینکه آمریکا ممکن است بیاید و جنایت 28 مرداد را راه بیندازد را نمیفهمیدند؟
شیخالاسلام: الان تصور من و شما با خیلیهای دیگر در این جامعه در رابطه با وضع فعلی آمریکا که این همه تجربه جنایت، تجربه بدعهدی، زورگویی و سلطه گری دیدیم فرق میکند. الان همه جامعه ما در رابطه با آمریکا یک جور فکر میکند؟ خیر. آن زمان هم همین وضع بود. بعضی از سیاستمداران حتی به آمریکا اعتماد داشتند و میگفتند ما این جا یک پایگاهی هستیم که ضد شوروی میتوانیم عمل کنیم و آمریکاییها با ما راه خواهند آمد. از نظر استراتژیک و جغرافیای سیاسی ایران تحلیل های دیگری داشتند. هر کسی براساس سابقه ذهنی خودش و تحلیل سیاسی خودش موضع گیری میکرد اما امام خمینی سالها قبل از انقلاب، آمریکا یعنی استکبار شاه و استبداد اسرائیل و صهیونیسم را با همدیگر یک پدیده و یک مجموعه میدانست. مثلا علمای دیگر در آن زمان به اندازه حضرت امام ضد آمریکایی بودند؟ خیر! این امام بود که این شیطان بزرگ را درست معرفی کرد.
در حلقه اول تسخیر لانه اسمهایی مطرح میشود که اکثرا اکنون جزو جناح اصلاح طلب هستند و حتی بعضی از این کاری که کردند تبری جستند اما هنوز ادعا میکنند که محوریت آن کار با ما بود یعنی ما محور تسخیر لانه بودیم و طرحش توسط ما چیده شد. این بحث واقعیت دارد یا نه؟
شیخالاسلام: یک اشتباهی بزرگی در اینجا رخ میدهد. دانشجویان با همدیگر فکر کردند و با همدیگر تصمیم گرفتند اما همهشان بلااستثنا اعتراف میکنند که اگر امام پشت این قضیه نبود، این تسخیر، تسخیر نمیشد. مثل تسخیرهایی که دیگر چپها انجام داده بودند. امام ابتدا دستور دادند تحقیق کنید که اینها که هستند و وقتی برایشان مسجل شد که این دانشجویان بدون وابستگی به احزاب و گروههای خاصی این کار را انجام دادند پشتیبانی کردند. دانشجویانی که امروز از اقدامشان پشیمان هستند در مقابل حرکت امام، جایگاه تعیینکنندهای ندارند و هیچکاره بودند. در ماجرای لانه جاسوسی اگر حضرت امام جلو نمیآمدند و ملت پشتیبانی نمیکردند، به جایی نمیرسید.
یک چیز دیگری هم فراموش میشود، تجربه تاریخی ملت ایران است. این ظلمی بود که توسط آمریکاییها از 28 مرداد 1332 علیه ملت ایران روا داشته شد.
تمام امکانات این مملکت از ناموس و پول و نیروی بشری و انسانی و غیره فدای اهداف آمریکایی ها میشد. ما قربانی اهداف آمریکا میشدیم. نفت به خاطر آمریکاییها استخراج میکردیم و به خاطر آمریکا میفروختیم. دانشجویان با این تجربه تاریخی ملت ایران این کار را کردند. اگر این دانشجویان در ژنو تربیت شده بودند این کار را میکردند؟ این دانشجویان که دانشجویان ملت ایران هستند با آن تجربه تاریخی پیش رفتند. این تجربه تاریخی ملت ایران است. یعنی ضدیت با آمریکا در دانشجویان متبلور شد. بعد این دانشجویان سیاسی شدند و هر کدامش یک فکری دارند اما این دلیل نمیشود که اگر امروز پشیمانند بگوییم این کار اشتباه بوده است.
آن کار نتیجه یک تجربه ملی و یک تجربه عمومی است. در عرض حداقل 25سال -اگر قبلش را نگوییم- تمام شکنجهها و تحقیرها و تمام چپاولها، تمام تحقیر دین، تبعید امام، 15 خرداد و... کار آمریکا بود.
با آیتالله خامنهای هم در لانه جاسوسی ارتباطی داشتید؟
شیخالاسلام: آقای خامنهای نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع بودند و در مسائلی که به شورای عالی دفاع ارتباط پیدا میکرد در آنجا حضور مییافتند. از جمله وقتی میخواستند اجازه دهند صلیب سرخ گروگانها را ببینند خودشان شخصا تشریف آوردند و من در خدمتشان بودم که تشریف آوردند.
جنایت بزرگی توسط صلیب سرخ شد. ما دانشجویان به خاطر امنیت همه گروگانها را در تهران توزیع کرده بودیم. آمریکایی ها میدانستند و همه کاری کردند که این گروگانها را آزاد کنند. وقتی صلیب سرخ آمده بود ما مجبور شیم اینها را جمع کنیم در لانه جاسوسی و همان شب آمریکاییها با اطمینان کامل به طبس حمله کردند.
یعنی صلیب سرخ جهانی از عمد چنین کاری میکرد؟
شیخالاسلام: بله؛ آمریکاییها تصمیم گرفتند عملیات نظامی کنند و گرنه هیچ چیزی از حیثیت آمریکا نمیماند. برای اینکه عملیات نظامی انجام بدهند باید از تمام امکاناتشان استفاده میکردند. خیلی برای این عملیات تمرین کردند خیلی آمادگی ایجاد کردند. یکی از امکاناتی که استفاده کردند فشار از طریق صلیب سرخ روی ایران بود که آقای بنی صدر و آقای قطب زاده و این ها که در وزارت خارجه بودند، متاسفانه در این قضیه با آنها همکاری کردند که حق کنسولی صلیب سرخ باید امضا بدهد گروگانها سالم هستند و مریض نشدند. بخاطر این فشارهای زیاد بود که حضرت امام پذیرفت و ما دوباره گروگانها را در لانه جمع کردیم.
آیتالله خامنهای هم که تشریف آوردند لانه ببینند همه چیز مرتب است یا نه و یک وقت ما دانشجویان بی عقلی و کار ناجور نکرده باشیم. صلیب سرخ همه اینها را دید و فردایش آمریکا حمله کرد که آن دانههای شن وظیفه شان را انجام دادند یعنی صلیب سرخ یک سازمان مردم نهاد انسان دوست بشری در اختیار اهداف آمریکاییها بود. همه این ها به اسم صلیب سرخ آمدند ولی جاسوس CIA بودند و دقیق مشخص کردند کدام گروگان در کدام اتاق است و به بعضیهایشان هم انتقال دادند که فردا برای آزادی شما میآیند. خدا با این ملت و امام بود، خدا میخواست آبروی ما را حفظ کند و آبروی آمریکا را ببرد.
یعنی نفوذیها هم اول انقلاب به نفع آمریکا کار میکردند؟
شیخالاسلام: بله؛ تجهیزاتی در کهریزک برای آمریکاییها آماده کرده بودند. اتوموبیل، موتور تریل و... در یک انباری در کهریزک ذخیره کردند. رادارهای تهران را دستکاری کردند. خیلی کارها کردند. بعد هم بنیصدر به نیروی هوایی دستور داد که هلی کوپترهای آنها را بزند و گرنه ما خیلی اسناد بیشتری داشتیم و شهید محمد منتظرقائم در این راه شهید شد. او فرمانده سپاه بود که مسئولانه سریعا خودش را به محل حادثه رساند و هر چه در دستش آمده بود جمع کرده بود آورده بود بیرون و اگر درست انجام نداده بود همین چند سندی که ماها داریم نداشتیم. به نظر من آمریکاییها از طریق نفوذی هایشان گفتند هلیکوپترها زده شود که چیزی به دست ما نیفتد.
روابطتان داخل لانه جاسوسی چگونه بود و دانشجویانی که آنجا مستقر بودند چه تفکراتی داشتند؟
شیخالاسلام: من خیلی در این کارها دخالت نداشتم. اولا دانشجوی خارج کشور بودم و دعوای داخلیها خیلی برایم ملموس نبود ولی خب مثلا منافقین تلاش کردند نفوذ بکنند اما نتوانستند. خوبی لانه این بود تصمیمی گرفته بودند که آنجا را جدا از کل احزاب نگه دارند. تصمیم خود دانشجویان بود و به نظر من تصمیم خیلی عاقلانهای بود. هرکسی پیدا میکردند نفوذی است بیرونش میکردند.
یادم هست بعد از ورود دانشجویان به لانه جاسوسی، یک نفر را فرستادند منزل ما و از یک در مخفی که نبش خیابان طالقانی و مترو است وارد لانه شدم. من را بردند داخل ساختمان اصلی . بچهها داشتند با یک نفر صحبت میکردند که بعدا مشخص شد این مسئول CIA در سفارت بوده است. وی اول مقاومت میکرد و سفت ایستاده بود. یک پیرمرد 65 ساله هم بود که بعدا مشخص شد استاد فلسفه است. گروگانها هفت هشت روز اول خیلی مقاومت میکردند و فکر میکردند آمریکا قدرت بزرگ است و آنها را آزاد میکند ولی بعدا یواش یواش دیدند یک چنین خبرهایی نیست و باید این شرایط را بپذیرند.
حضرت امام هم چند روز اول فرموده بودند که اینها اسیر دست شما هستند شما حق ندارید با آنها بد رفتاری کنید و واقعا هم خوش رفتاری شد. 50 نفر بودند با سنهای بالا. بعضیها مریضی داشتند ولی در ایران آسیبی ندیدند و بهترین محافظت از آنها شد، ورزش میدادند، غذای عالی بهشان می دادند، خودشان انبار غذای خیلی خوبی داشتند و گوشت، سبزیجات و همه چیز آنجابود. در کرج یک انبار بزرگی داشتند که برای بیش از یک سال و دو سال غذا داشت. خلاصه غذای عالی میخوردند، هیچ وقت از غذا و این مسائل شکایت نداشتند. برنامه ورزش داشتند، برنامه هواخوری داشتند، حمام داشتند.
با گذشت نزدیک به چهل سال از اقدام دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، این اقدام چه تاثیر و دستاوردی داشت؟ بنظرتان آیا اگر این اتفاق نمیافتاد روابط ایران و آمریکا ادامه پیدا میکرد؟
شیخالاسلام: در زمینه دستاورد، یک دستاورد تاریخی برای ملت ایران و تاریخ ایران بود. حرکت لانه جاسوسی اگر حضرت امام نمیگفت و اگر ملت پای کار نمیآمدند، تسخیر لانه نمیشد.
ما به قصد بیرون کردن آمریکاییها این کار را نکردیم. این نتیجه طبیعی انقلاب بود. این نیست که لانه جاسوسی را گرفتیم که امریکا را بیرون کنیم. نتیجه طبیعیش این بود ما لانه جاسوسی را گرفتیم، بعد از طریق اسناد متوجه شدیم آمریکاییها علیه ما توطئه میکنند لذا تصمیم گرفتیم عزت و استقلال خودمان را حفظ کنیم.
آمریکایی ها همه دنیا را علیه ما میخواستند بسیج کنند امام هم از این فرصتها خیلی خوب استفاده کردند. همه دنیا خوشحال بودند که یک نفر جلوی این آمریکاییها نه بگوید. این جمله امام که "آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند" ثابت شد.